نیمه های شب
صدای پای خسته
در راهی دور
اشک ها روان
جاده ای به سوی نور
کاروان
و پرچمی بر افراشته
با گام های محکم
به سوی نور
علی (ع) بنده ی خوب خدا
در نامه هایت یا علی افتاده ای
افتاده ای
ای بنده ی خوب خدا
ای حکمران بی ادعا
ای مرد شب کوچه های غریبی
ای یاور حق خدا
پس کوچه های کوفه از غربتت
گریه کنان
درها به هم کوبیده اند
رد صدای پای تو
آواز عشق است یا علی
بنده ترین بنده ها نزد خدا
مولا تویی
مولا تویی
درها به هم گویند
علی
نگذر علی نگذر
علی
شب کوچه ها
گریه کنند
از صوت
قرآنت
علی
در
خانه ها
گریه کنند
کودک
زاشک مادری
شب
به صبح
آمده است
مولا
کجا
جا مانده ای
از زخم
شمشیر کرکسان
ناکسان
مولا
چرا
دیر کرده ای
شب های کوفه
از
غربتت
آواز گریه سر کند
از کودکی
که
در بقل
ناله ی
عطر
حضورت
را کند